loading...
مجله هوش مصنوعی
ai-admin بازدید : 93 چهارشنبه 29 مرداد 1399 نظرات (0)

 

کمبود داده های کافی علی‌رغم برخورداری از ایده‌های فوق‌العاده هوش مصنوعی در کسب‌وکار، موجب نگرانی شرکت‌ها شده است. اما راه حل‌هایی هم برای این مساله وجود دارد.

الکساندر گلفالونیِری

 

هدف مقاله حاضر این است که خواننده را با برخی از این راه‌حل‌ها آشنا کند، اما ارائه همه راه‌حل‌های موجود در دستور کار این مقاله نیست. مسئلۀ کمبود داده اهمیت زیادی دارد، زیرا داده‌ها نقشی حیاتی در پروژه‌های هوش مصنوعی ایفا می‌کنند. بنابراین عملکرد ضعیف در پروژه‌های یادگیری ماشین را می‌توان به اندازه مجموعه‌داده نسبت داد؛ چرا که در اغلب موارد، مسائل مرتبط با کمبود داده، دلیلِ اصلیِ عدم اجرای پروژه‌های بزرگ هوش مصنوعی هستند.

محققان در بعضی از پروژه‌ها به این نتیجه می‌رسند که هیچ داده مرتبطی وجود ندارد یا فرایند گردآوری داده دشوار و زمان‌بر است. مدل‌های یادگیری بانظارت(Supervised) با موفقیت برای پاسخگویی به طیف وسیعی از چالش‌های کسب‌وکار استفاده می‌شوند. با این حال، این مدل‌ها به شدت نیازمند داده هستند و اندازه داده‌های آموزشی اهمیت زیادی دارد.

در اغلب موارد، ساخت مجموعه‌داده‌هایی که به قدر کافی بزرگ باشند، کار سختی است. از مشکلات دیگر این است که تحلیل‌گران پروژه، معمولاً میزان داده‌های لازم برای مدیریت مسائل رایج در کسب‌وکار را دست کم می‌گیرند. من هم در جمع‌آوری مجموعه‌داده‌های آموزشی بزرگ به مشکل خورده‌ام. وقتی برای شرکت بزرگی کار می‌کنید، گردآوری داده پیچیده‌تر می‌شود.

چه میزان داده نیاز داریم؟

خب، حدود ۱۰ برابر بیشتر از درجه آزادی در مدل، به نمونه نیاز است. هرقدر مدل پیچیده‌تر باشد، بیشتر در معرض بیش‌برازش قرار می‌گیرید؛ اما با اعتبارسنجی می‌توان از این مورد اجتناب کرد. با این وجود، بسته به موردِ استفاده می‌توان از داده‌های خیلی کمی هم استفاده کرد.

بیش‌برازش :
مدلی است که داده‌های آموزشی را خیلی خوب مدل‌سازی می‌کند. این مسئله زمانی اتفاق می افتد که یک مدل جزئیات ونویزهای موجود در داده‌های آموزشی را یاد می‌گیرد و این مسئله تاثیر منفی بر عملکرد مدل روی داده‌های جدید دارد.

اما مدیریت مقادیر گمشده به چه معناست؟ اگر تعداد مقادیر گمشده در داده‌ها زیاد باشد (بالای ۵ درصد)، مدیریت مقادیر گمشده به معیارهای موفقیت خاصی نیاز خواهد داشت. به علاوه، این معیارها در مجموعه‌داده‌ های مختلف و حتی در کاربردهای مختلف از قبیل تشخیص، تقطیع، پیش‌بینی، طبقه‌بندی و… نقش متفاوتی ایفا می‌کنند.

باید به این نکته توجه داشت که هیچ راهکار بی‌نقصی برای مقابله با داده‌های گمشده یا ناموجود وجود ندارد. راه‌حل‌های مختلفی وجود دارند اما نوع مسئله حائز اهمیت است (تحلیل سری زمانی، یادگیری ماشین، رگرسیون و…).

نکته مهم درباره روش‌های پیش‌بینی‌کننده این است که این روش‌ها زمانی استفاده می‌شوند که مقادیر گمشده با سایر مقادیر معلوم ارتباط دارند. در کل، می‌توان از الگوریتم‌های مختلف یادگیری ماشین برای مشخص کردن داده‌های گمشده استفاده کرد.

این کار با تبدیل ویژگی‌های گمشده به برچسب انجام می‌شود به طوری که از ستون‌های بدون مقدار گمشده جهت پیش‌بینیِ ستون‌های دارایِ مقادیر گمشده استفاده می‌شود. بر اساس تجربه، اگر تصمیم دارید راه‌حلی مبتنی بر هوش مصنوعی ارائه دهید، احتمال دارد در جایی با کمبود داده یا داده‌های گمشده مواجه شوید. اما خوشبختانه، راه‌حل‌هایی برای تبدیل این محدودیت کمبود داده به فرصت وجود دارد.

کمبود داده

همان‌طور که در بالا اشاره شد، تخمینِ میزان حداقلیِ داده‌های لازم برای یک پروژه هوش مصنوعی غیرممکن است. واضح است که ماهیت پروژه، تاثیر شگرفی بر میزان داده‌هایی که نیاز دارید خواهد گذاشت. برای مثال، متون، تصاویر و فیلم‌ها معمولاً به داده بیشتری نیاز دارند. با این حال، باید چندین عامل دیگر را نیز برای تخمین دقیق در نظر گرفت.

تعداد دسته ها
خروجی مورد انتظارتان از مدل چیست؟ اساساً، هرقدر تعداد دسته‌ها کمتر باشد، نتیجه بهتر است.

عملکرد مدل
شاید دیتاست کوچک در اثبات مفهوم به قدر کافی خوب باشد، اما در تولید به داده‌های بیشتری نیاز است.

در کل، دیتاست‌های کوچک مستلزم مدل‌هایی هستند که پیچیدگی کمتری دارند تا از بیش‌برازش اجتناب شود.

راه‌حل‌های غیرفنی
پیش از اینکه راه‌حل‌های فنی را بررسی کنیم، بیایید ببینیم از چه راهکارهایی می‌توان برای ارتقای دیتاست و رفع کمبود داده استفاده کرد. شاید نیازی به گفتن نباشد اما قبل از اینکه کار هوش مصنوعی را آغاز کنید، سعی کنید با توسعه ابزارهای درونی، بیرونی و روش‌های گردآوری داده، تا آنجا که می‌توانید داده جمع کنید. اگر می‌دانید انجام چه کارهایی از الگوریتم یادگیری ماشین انتظار می‌رود، می‌توانید به ساخت یک سازوکار گردآوری داده بپردازید.

سعی کنید فرهنگ استفاده از داده واقعی را در سازمان رواج دهید

برای آغاز فرایند اجرای یادگیری ماشین، باید از داده‌های منبع باز استفاده کنیم. داده‌های فراوانی برای یادگیری ماشین وجود دارند که برخی از شرکت‌ها برای قرار دادن آن‌ها در دسترس دیگران اعلام آمادگی کرده‌اند. اگر به داده‌های بیرونی در پروژه‌تان احتیاج دارید، شاید بهتر باشد به همکاری با سایر سازمان‌ها بپردازید تا داده‌های مورد نیاز خود را به دست آورید. بی‌تردید شراکت با سایر سازمان‌ها هزینه‌هایی را به همراه خواهد داشت، اما دریافت داده‌های اختصاصی یک مانع طبیعی برای رقبا ایجاد می‌کند.

یک نرم‌افزار مفید بسازید، آن را منتشر و از داده‌ها استفاده کنید

یکی دیگر از روش‌هایی که استفاده کردیم، دادنِ دسترسی به کاربران برای استفاده از یک نرم‌افزار ابری بود. داده‌هایی که در ساخت نرم‌افزار به کار برده می‌شود، می‌تواند برای ایجاد مدل‌های یادگیری ماشین نیز استفاده شود. یکی از همکاران ما چندی پیش یک نرم‌افزار برای بیمارستان‌ها ساخت و آن را در دسترس همه قرار داد. ما به لطف آن نرم‌افزار، داده‌های زیادی را جمع‌آوری کردیم و توانستیم دیتاست منحصربه‌فردی برای راه‌حل یادگیری ماشین‌مان ایجاد کنیم.

وقتی مشتریان یا سرمایه‌گذاران متوجه شوند که خودتان مجموعه‌دادۀ منحصربه‌فردی را درست کرده‌اید، با دید دیگری به شما نگاه می‌کنند و این خیلی خوب است.کمبود داده

مجموعه‌داده‌های کوچک

برخی از رایج‌ترین روش‌هایی که می‌توان از آن‌ها برای ساخت مدل‌های پیش‌بینی‌کننده با مجموعه‌داده‌های کوچک استفاده کرد، به شرح زیر است.کمبود دادهدر کل، هرقدر الگوریتم یادگیری ماشین ساده‌تر باشد، از مجموعه‌داده‌های کوچک به شیوه بهتری یاد می‌گیرد. از دید یادگیری ماشین، داده‌های کوچک به مدل‌هایی با پیچیدگی کمتر نیاز دارند تا از بیش‌برازش دوری شود. الگوریتم «Naïve Bayes» از جمله ساده‌ترین طبقه‌بندی‌کننده‌ها به شمار می‌رود و قابلیت این را دارد تا از مجموعه‌داده‌های نسبتاً کوچک به خوبی یاد بگیرد.

 

روش‌های «Naïve Bayes»: مجموعه‌‌ای از الگوریتم‌های یادگیریِ بانظارت، بر پایه استفاده از قضیه بیزی با فرضِ ساده ابتداییاستقلال شرطی میان هر جفت از ویژگی ها به شرط دانستن مقدار متغیر کلاس.

امکان استفاده از سایر مدل‌های خطی و درخت‌های تصمیم وجود دارد. این مدل‌ها می‌توانند در مجموعه‌داده‌های کوچک عملکرد نسبتاً خوبی از خود بر جای بگذارند. اساساً، مدل‌های ساده قادرند بهتر از مدل‌های پیچیده‌تر (شبکه‌های عصبی) از مجموعه‌داده‌های کوچک یاد بگیرند، زیرا دنبال یادگیری کمتری هستند.

روش‌های بیزی در مجموعه‌داده‌های کوچک بهترین عملکرد را دارند، هرچند که عملکرد آن به چگونگی انتخاب فرض پیشین بستگی داد. از دید ما، «Naïve Bayes» و رگرسیون ستیغی بهترین مدل‌های پیش‌بینی هستند.کمبود دادهدر مجموعه‌داده‌های کوچک، به مدل‌هایی نیاز داریم که پارامترهای کمتری دارند (پیچیدگی کمتر). البته بسته به ماهیت مسائل کسب‌وکار و اندازه مجموعه‌داده، چندین راه‌حل دیگر هم وجود دارد.

یادگیری انتقال

چارچوبی است که از مدل‌ها یا داده‌های مرتبطی که وجود دارند استفاده می‌کند و در عین حال به ساختِ یک مدل یادگیری ماشین می‌پردازد. یادگیری انتقال از دانش حاصل از کاری که پیشتر یاد گرفته شده استفاده می‌کند تا عملکرد سیستم را بهبود بخشد.

بنابراین، کاهش میزان داده‌های آموزشیِ لازم را در دستور کار خود قرار می‌دهد. روش‌های یادگیری انتقال خیلی مفید هستند زیرا این فرصت را در اختیار مدل‌ها می‌گذارند تا با استفاده از دانشِ حاصل از مجموعه‌‌داده دیگر یا مدل‌های یادگیری ماشینیِ موجود پیش‌بینی کنند. روش‌های یادگیری انتقال باید زمانی مد نظر قرار گیرند که داده‌های آموزشیِ هدفِ کافی در اختیار نداشته باشیم و قلمروهای هدف و مبدأ میان مدل موجود و مدل مطلوب به یکدیگر شباهت دارند، اما کاملاً یکسان نیستند.کمبود داده
انباشتن ساده‌لوحانۀ مدل‌ها یا مجموعه‌داده‌های مختلف همیشه کارساز نیست! اگر مجموعه‌داده‌های موجود تفاوت زیادی با داده‌های هدف داشته باشند، در این صورت مدل‌ها یا داده‌های موجود، بر یادگیرندۀ جدید تاثیر منفی می‌گذارند.
یادگیری انتقال زمانی به خوبی عمل می‌کند که بتوانید از مجموعه‌داده‌های دیگر برای استنتاجِ دانش استفاده کنید، اما اگر هیچ داده‌ای نداشته باشید چه اتفاقی می‌افتد؟

اینجاست که تولید داده می‌تواند نقش مهمی ایفا کند و مشکل کمبود داده به چشم می‌آید. این روش در صورت نبودِ داده یا زمانی که داده‌های بیشتری تولید می‌کنید، استفاده می‌شود. در این مورد، داده‌های کمی که وجود دارند، اصلاح می‌شوند تا زمینه برای آموزش داده فراهم شود.
برای مثال، می‌توان با کراپ کردن یک عکس از خودرو چندین عکس از آن ایجاد کرد. متاسفانه، نبودِ داده‌های برچسب‌دارِ باکیفیت، یکی از بزرگ‌ترین چالش‌هایی است که متخصصان داده با آن مواجه هستند، اما استفاده از روش‌هایی مثل یادگیری انتقال و تولید داده، می‌تواند مشکلِ کمبود داده را حل کند.

یکی دیگر از کاربردهای رایج یادگیری انتقال، آموزشِ مدل‌ها در مجموعه‌داده‌های کاربران برای رفع مشکل شروع-سرد است. وقتی شرکت‌های SaaS برای محصولات یادگیری ماشین‌شان مشتریان جدید پیدا می‌کنند، معمولاً با این مشکل روبرو می‌شوند. در واقع، تا زمانی که مشتری جدید بتواند داده‌های کافی برای رسیدن مدل به عملکرد مناسب (که شاید چند ماه طول بکشد)، باید نکاتی را در نظر گیرد.

داده‌افزایی 

داده‌افزایی به معنای افزایش تعداد نقاط داده‌ای است. ما در تازه‌ترین پروژه‌مان از روش‌های داده‌افزایی برای افزایش تعداد عکس‌ها در مجموعه‌داده‌مان استفاده کرده‌ایم. داده‌افزایی از منظر داده‌های فرمت ردیف/ستون، به معنایِ افزایش تعداد ردیف‌ها یا اشیا است. ما به دو دلیل مجبور بودیم بر داده‌افزایی تکیه کنیم: زمان و دقت.

فرایندهای گردآوری داده، هزینه‌هایی به دنبال دارند. این هزینه می‌تواند در قالب پول، فعالیت‌های انسانی، منابع محاسباتی و زمان نمایان شود. متعاقباً، مجبور به افزودن داده‌ بودیم تا اندازه داده‌هایی که در طبقه‌بندی‌کننده‌های یادگیری ماشین به کار می‌بریم، افزایش پیدا کند و هزینه‌های مربوط به گردآوری داده جبران شود.کمبود داده

راه‌های زیادی برای داده‌افزایی وجود دارد

در این مورد، امکان چرخش تصویر، تغییر شرایط روشنایی و قطع متفاوت آن وجود دارد. پس می‌توان زیرنمونه‌های مختلفی برای یک تصویر ایجاد کرد. به این ترتیب، قادر خواهید بود از میزان بیش‌برازش طبقه‌بندی کننده کم کنید. با این حال، اگر در حال ایجاد داده‌های مصنوعی با استفاده از روش‌هایی مثل SMOTE هستید، احتمال دارد بیش‌برازش اتفاق بیفتد.

مدل بیش‌برازش شده به مدلی گفته می‌شود که خطاهای موجود در داده‌های که رو آنها آموزش دیده را نشان می‌دهد ویلی پیش‌بینیِ دقیقِی برای داده‌های مشاهده نشده ارائه نمیدهد. باید در هنگام توسعه راه‌حل هوش مصنوعی به این مورد توجه داشته باشید.کمبود داده

داده‌های مصنوعی

داده‌های مصنوعی به آن دسته از داده‌های ساختگی اشاره می‌کند که حاوی طرح‌ها و ویژگی‌های آماریِ یکسان با داده‌های واقعی است. اساساً، این داده‌ها به قدری واقعی به نظر می‌رسند که تفکیک‌شان تقریباً غیرممکن است. خب، هدف از به‌کارگیری داده‌های مصنوعی چیست؟ اگر به داده‌های واقعی دسترسی داریم، چه لزومی دارد از داده‌های مصنوعی استفاده کنیم؟

به‌کارگیری داده‌های مصنوعی، زمان سروکار داشتن با داده‌های خصوصی (بانکداری، مراقبت‌های پزشکی و غیره) هم رخ داده است. این موضوع باعث می‌شود استفاده از داده‌های مصنوعی به روشی امن و مطمئن تبدیل شود. داده‌های مصنوعی عمدتاً زمانی مورد استفاده قرار می‌گیرند که داده واقعی به مقدار کافی وجود نداشته باشد و با کمبود داده مواجه باشیم یا داده‌های واقعیِ کافی برای الگوهای مد نظر شما در دسترس نباشند.

روش «SMOTE» و «Modified – SMOTE» به تولید داده‌های مصنوعی می‌پردازند. «SMOTE» از نقاط داده‌ای اقلیت استفاده کرده و نقاط داده‌ای جدیدی ایجاد می‌کند که بین دو نقطه داده نزدیک واقع شده‌اند. این الگوریتم، فاصله میان دو نقطه داده را در فضای ویژگی محاسبه می‌کند؛ فاصله را به عددی تصادفی بین صفر و یک ضرب می‌کند و نقطه داده جدید را در این فاصله جدید قرار می‌دهد.

برای اینکه اقدام به ایجاد داده‌های مصنوعی کنید، باید از یک مجموعه آزمایشی برای تعریف مدل استفاده کنید که این کار به اعتبارسنجی نیاز دارد. آنگاه می‌توانید با تغییر پارامترهای دلخواه، داده‌های مصنوعی را ایجاد کنید.

کمبود داده

منبع: hooshio.com

ai-admin بازدید : 89 چهارشنبه 29 مرداد 1399 نظرات (0)

 

ربات سگ «Spot» شرکت بوستون داینامیکز را با قابلیت انجام کارهایی نظیر باز کردن درها، راه رفتن روی زمین ناهموار و تولید نقشه سه‌بعدی از محیط اطراف می‌شناسیم؛ اما بزرگ‌ترین قابلیت این ربات دوست‌داشتنی، می‌تواند کمک به کارکنان مراکز بهداشت و درمان برای مبارزه با بیماری کووید-۱۹ باشد.بوستون داینامیکز به تازگی اعلام کرده ربات‌های «Spot» این فرصت را به کادر درمان و پزشکان می‌دهند تا بتوانند بیماران را در بیمارستان زنان و بیمارستان بریگام بوستون، از راه دور تریاژ کنند. بوستون داینامیکز نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای این ربات را در اختیار بیمارستان‌ها گذاشته و امیدوار است سایر پلتفرم‌های رباتیک بتوانند از این فناوری استفاده کنند.پلتفرم بوستون داینامیکز از یک دستگاه آیپاد و یک رادیو که روی ربات «Spot» تعبیه شده، استفاده می‌کند. اعضای کادر درمان می‌توانند ربات‌ها را به بخش‌های تریاژ هدایت کنند تا ارزیابی‌های لازم بر روی بیماران مبتلا به کووید-۱۹ انجام شود. به این ترتیب پزشکان و پرستاران این فرصت را پیدا می‌کنند تا از فاصله‌ای مناسب یا حتی از خانه، با بیماران صحبت کنند. شرکتِ سازندۀ این ربات مدعی شده با استفاده از آن، دست‌کم یک عضو از کادر درمان کمتر در معرض ویروس کرونا قرار می‌گیرد. همچنین باعث می‌شود تجهیزات محافظتی و پزشکی به میزان کمتری استفاده شوند. 

بوستون داینامیکز باید چگونگی دریافت اطلاعات مربوط به علائم حیاتی بدن از راه دور را به شیوه بهتری بررسی کند. این علائم حیاتی عبارتند از دمای بدن، میزان تنفس، ضربان قلب و اشباع‌شدگی اکسیژن. این شرکت در نظر دارد تا از فناوری دوربین گرمایی استفاده کند و در همین راستا روش‌های مختلفی را برای اندازه‌گیریِ تغییرات انقباض رگ‌های خونی، مورد آزمایش قرار دهد.

بوستون داینامیکز امیدوار است در آینده‌ای نزدیک ربات «Spot» بتواند برای کشتن ذرات ویروس و ضدعفونی کردنِ سطوح در فضاهایی مثل اتاق‌های بیمارستانی و ایستگاه‌های مترو استفاده شود. بوستون داینامیکز همچنین به این نکته اشاره کرده که این سیستم با ربات‌های چرخ‌دار نیز قابل استفاده است. محققانِ این شرکت امیدوارند سایر پلتفرم‌های رباتیک متحرک نیز بتوانند از نرم‌افزارها و سخت‌افزارهای یکسانی برای کمک به کادر پزشکی در راه مبارزه با بیماری فراگیر کووید-۱۹ استفاده کنند. در حال حاضر، گفتگوها با شرکت کانادایی «Clearpath» برای ارائه انبوه این فناوری ادامه دارد.

منبع: hooshio.com

ai-admin بازدید : 83 چهارشنبه 29 مرداد 1399 نظرات (0)

گذشته، حال و آینده هوش مصنوعی

الگوریتم‌های ابَرهوشمند تمامی مشاغل را تصاحب نخواهند کرد، اما روند یادگیری آن‌ها سریع‌تر از هر زمان دیگری است. این الگوریتم‌ها از تشخیص بیماری گرفته تا کارهای تبلیغاتی مورد استفاده قرار می‌گیرند.
این تصور که الگوریتم‌های ابرهوشمند تمامی مشاغل را تصاحب کرده و به طور کامل جای انسان را اِشغال خواهند کرد، اشتباه است؛ اما اخیراً شاهد هوشمندتر شدنِ نرم‌افزارها هستیم. شما می‌توانید به پاس این پیشرفت، حین مکالمه تصویری با دوستان خود از شکلک‌های مختلف برای چهره خود استفاده کنید. همچنین می‌توانید از گوینده هوشمندتان بخواهید دستمال کاغذی بیشتری سفارش دهد.
سرمایه‌گذاری‌های عظیم شرکت‌های فن‌آوری در هوش مصنوعی، باعث تغییر زندگی و ابزارهای الکترونیکی ما شده است. انتظار می‌رود آینده انسان به شدت وابسته به هوش مصنوعی باشد. پیشرفت‌های حوزه «یادگیری ماشین» به رشد هوش مصنوعی کمک کرده است. در یادگیری ماشین، رایانه‌ها آموزش داده می‌شوند تا کارها را بر اساس نمونه‌ها انجام دهند؛ نَه اینکه صرفاً به برنامه‌نویسی توسط انسان مُتکی باشند.
روشِ موسوم به یادگیری عمیق باعث تقویت قابل‌توجه یادگیری عمیق شده است. شما می‌توانید از «لی سِدول» دارنده ۱۸ عنوان بین‌المللی در بازی پیچیدۀ «Go» بخواهید تا در این خصوص با شما صحبت کند. نرم‌افزاری به نام «آلفاگو» در سال ۲۰۱۶ این قهرمان بین‌المللی را شکست داد.
نتیجۀ قدرتمندتر شدن هوش مصنوعی عمدتاً در تولید ابزارهای الکترونیکی جدید، تجربه‌هایی مثل گوینده‌های هوشمند و یا قابلیت باز کردن قفل گوشی‌های آیفون با فن‌آوری تشخیص چهره متبلور می‌شود. اما هوش مصنوعی سایر بخش‌های زندگی انسان را نیز تحت تاثیر قرار داده است. مراقبت‌های پزشکی یکی از این بخش‌هاست. بیمارستان‌های هند در حال آزمایشِ نرم‌افزاری هستند که عکس شبکیه افراد را به منظور یافتن علائمی از بیماری شبکیه بررسی می‌کند؛ این بیماری غالباً آنقدر دیر تشخیص داده می‌شود که فرد قدرت بینایی خود را از دست می‌دهد. یادگیری ماشین نقشی حیاتی در پروژه‌های رانندگی خودران دارد که طی آن، وسیله نقلیه اطلاعات را از محیط پیرامون خود گرفته و اقدام به تصمیم‌گیری می‌کند.
شواهد و قرائن حاکی از آن است که هوش مصنوعی می‌تواند سطح شادی و سلامتی را افزایش دهد. اما باید جانب احتیاط را نیز رعایت کرد. مواردی که الگوریتم‌ها در آن باعث افزایش تعصبات اجتماعی حول نژاد یا جنسیت شده، نشان می‌دهد که آیندۀ مبتنی بر هوش مصنوعی نمی‌تواند الزاماً بهتر باشد.

آینده هوش مصنوعی

آغاز هوش مصنوعی

هوش مصنوعی کار خود را در قالب یک پروژۀ تعطیلات آغاز کرد. استاد دانشگاه دارتموث «جان مک‌کارتی» عبارت هوش مصنوعی را در تابستان سال ۱۹۵۶ ابداع کرد. وی از گروه کوچکی دعوت به عمل آورد تا چند هفته برای توسعه ماشین‌ها به منظور انجام کارهای پیچیده‌ای مثل استفاده از زبان، وقت بگذارند. مک‌کارتی خیلی امیدوار بود که ماشین‌هایی در حد انسان بسازد. او در جایی نوشته بود: «ما باور داریم که اگر گروهی منتخب و کاربلد از دانشمندان را گرد هم آوریم، می‌توانیم به پیشرفت‌های بزرگی در این زمینه برسیم.»

شکل‌گیری و تحول هوش مصنوعی، به ترتیب در این سال‌ها به وقوع پیوست:
سال ۱۹۵۶: پروژه تحقیقات تابستانی دانشگاه دارتموث با محوریت «هوش مصنوعی» باعث ابداع رشته جدیدی شد که با تولید نرم‌افزارهای هوشمند سروکار دارد.
سال ۱۹۶۵: «جوزف وایزنبوم» در MIT موفق به ساخت «اِلیزا» نخستین ربات مکالمه شد. این ربات نقش یک روان‌درمان را ایفا می‌کرد.
سال ۱۹۷۵: «مِتا-درندرال» نرم‌افزاری است که در استنفورد برای انجام تحلیل‌های شیمیایی ساخته شد. این نرم‌افزار با رایانه اکتشافاتی انجام داد که در یک مجله داوری‌شده منتشر شد.
سال ۱۹۸۷: یک دستگاه وَن مرسدس بنز به کمک دو دوربین و چند راننده رایانه‌ای، موفق شد مسافت ۲۰ کیلومتری را در یکی از بزرگراه‌های آلمان با سرعت بیش از ۵۵ مایل طی کند. مهندسی به نام «ارنست دیکمانس» سرپرستی این پروژه دانشگاهی را بر عهده داشت.
سال ۱۹۹۷: رایانه «Deep Blue» متعلق به «IBM» موفق به شکست گَری کاسپاروف قهرمان شطرنج جهان شد.
سال ۲۰۰۴: پنتاگون «چالش گرَند دارپا» را کلید زد؛ مسابقه خودروهای رباتیک در صحرای موجاوه که تحولی در صنعت اتومبیل‌های خودران پدید آورد.
سال ۲۰۱۲: محققان در حوزه‌ای تحت عنوان یادگیری عمیق، زمینه را برای علاقه‌مندیِ شرکت‌ها به هوش مصنوعی فراهم آوردند. آنان نشان دادند که ایده‌هایشان می‌تواند تشخیص عکس و گفتار را دقیق‌تر کند.
سال ۲۰۱۶: «آلفاگو» محصول شرکت گوگل موفق به شکست قهرمان جهان در بازی «Go» شد.

مک‌کارتی بعدها اذعان داشت که بیش از حد خوش‌بین بوده است. اما کارگاه تحقیقاتی به محققان کمک کرد تا به رویاپردازی در خصوص طراحی یک رشته دانشگاهی مناسب برای ماشین‌های هوشمند ادامه دهند. محققان در کارهای اولیه خود غالباً بر حل مسائل انتزاعی در ریاضی و منطق بسنده کردند، اما طولی نکشید که هوش مصنوعی نتایج امیدوارکننده‌ای در انجام کارهای انسان نشان داد.
در اواخر دهه ۱۹۵۰، «آرتور ساموئل» نرم‌افزارهایی را طراحی کرد که انجامِ بازی «چکر» را یاد گرفت. یکی از این نرم‌افزارها در سال ۱۹۶۲ موفق به شکست یکی از اساتید این بازی شد. در سال ۱۹۶۷، نرم‌افزاری به نام دندرال نشان داد که می‌تواند از شیوه تحلیل داده‌های جرم-طیف‌سنجیِ شیمیدان‌ها در خصوص ترکیب نمونه‌های شیمیایی تقلید کند. پیشرفت حوزه هوش مصنوعی با توسعه راهبردهای مختلف برای ساخت ماشین‌های هوشمندتر همراه بود. برخی از محققان تلاش کردند دانش انسانی را در کدنویسی به کار گرفته یا قوانینی برای کارهایی نظیر درک زبان وضع کنند.
برخی دیگر از محققان نیز از اهمیت یادگیری برای انسان و هوش حیوانات اِلهام گرفتند. آن‌ها سیستم‎هایی ایجاد کردند که با گذشت زمان، عملکرد بهتری به جا می‌گذاشتند. در این راستا، از شبیه‌سازیِ تکامل یا یادگیری از روی داده‌های نمونه کمک گرفتند. به مجرد اینکه رایانه‌ها توانستند کارهای بیشتری که قبلاً برای انجام آن‌ها به نیروی کار انسانی نیاز بود انجام دهند، هوش مصنوعی نیز به سرعت مسیر پیشرفت را طی کرد.
یادگیری عمیق که سوخت اصلیِ پیشرفت هوش مصنوعی به شمار می‌آید، اِحیای یکی از قدیمی‌ترین ایده‌ها در هوش مصنوعی است. در این روش، داده‎ها از طریق تارهای ریاضی انتقال داده‌ می‌شوند. محققان از چگونگی کارکرد سلول‌های مغز در طراحی این شبکه الهام گرفته و نام آن را شبکه‌های عصبی مصنوعی نامگذاری کرده‌اند. وقتی شبکه‌ای به پردازش داده‌های آموزشی می‌پردازد، پیوندهای میان بخش‌های مختلف شبکه تنظیم شده و قابلیت تفسیر داده‌های آتی فراهم می‌شود.
مدت زیادی از تشکیل کارگاه دارتموث نگذشته بود که شبکه‌های عصبی مصنوعی به ایده‌ای متداول و پرکاربرد در هوش مصنوعی تبدیل شدند. برای مثال، «Perceptron Mark 1» محصولی از سال ۱۹۵۸، توانست اَشکال هندسی مختلف را از هم تفکیک کند. روزنامه نیویورک تایمز از آن با تیتر «جنین رایانه‌ای که برای خواندن و عاقل‌تر شدن طراحی شده است» یاد کرد. اما پس از اینکه «ماروین مینسکی» از MIT در سال ۱۹۶۹ کتاب تاثیرگذاری به چاپ رساند، شبکه‌های عصبی محبوبیت خود را از دست دادند. او در کتاب خود به این مسئله اشاره کرده بود که این شبکه‌ها فاقد قدرت کافی هستند.
این ادعا عده زیادی را متقاعد نکرده بود و محققان برای چند دهه این روش را به کار بردند. یک سری آزمایشات در سال ۲۰۱۲ نشان داد آن دسته از شبکه‌های عصبی که حاوی حجم بالایی از داده و تراشه‌های رایانه‌ای قدرتمند هستند، می‌توانند قدرت ادراک ماشین‌ها را تقویت کنند. محققان دانشگاه تورنتوی کانادا در نتیجه‌ای قابل‌توجه، رقبا را در یک مسابقه سالیانه شکست دادند. در این مسابقه، نرم‌افزار مسئول دسته‌بندی تصاویر بود. در یک مورد دیگر، محققانی از شرکت‌های گوگل، IBM و مایکروسافت به همکاری با یکدیگر پرداخته و نتایج تحقیق‌شان را منتشر کردند. آنان نشان دادند که یادگیری عمیق می‌تواند پیشرفت چشمگیری در دقت تشخیص گفتار به ارمغان آورد. شرکت‌های فن‌آوری هر چه در توان داشتند به کار بستند تا کارشناسان یادگیری عمیق را سریعاً استخدام

کنند.

 

آینده هوش مصنوعی

آینده هوش مصنوعی

یقیناً پیشرفت هوش مصنوعی می‌تواند جهان را تغییر دهد. شرکت‌های بزرگ فن‌آوری از قبیل گوگل، مایکروسافت و آمازون نیروهای هوش مصنوعی کاربلدی را استخدام کرده و خود را به رایانه‌های قدرتمندی مجهز کرده‌اند تا عملکرد موفق‌تری در حوزه تبلیغات داشته و خرید بعدی مشتریان را پیش‌بینی کنند. آنان همچنین با دعوت از سایر افراد برای اجرای پروژه‌های هوش مصنوعی در شبکه‌های خود در تلاش هستند تا کسب درآمد کنند. این اقدام می‌تواند زمینه‌سازِ پیشرفت در حوزه‌هایی نظیر مراقبت‌های پزشکی یا امنیت ملی شود. پیشرفت سخت‌افزارهای هوش مصنوعی، تمرکز بر دوره‌های یادگیری ماشین و پروژه‌های یادگیری ماشین منبع باز می‌تواند گسترش دامنۀ هوش مصنوعی در صنایع دیگر را سرعت بخشد.
انتظار می‌رود هوش مصنوعی بیش از پیش در خدمات و وسایل الکترونیکی به کار برده شود. شرکت‌های گوگل و آمازون ابراز امیدواری کرده‌اند که پیشرفت یادگیری ماشین باعث قوی‌تر شدنِ گوینده‌های هوشمند و دستیارهای مجازی‌شان خواهد شد. برای مثال، آمازون وسیله‌هایی مجهز به دوربین دارد که مالکان‌شان و جهان پیرامون آن‌ها را مورد نظارت قرار می‌دهند. هوش مصنوعی فرصت‌های تجاری متعددی را به ارمغان آورده و همین عامل باعث ترغیب طیف وسیعی از محققان در این حوزه شده است.
تعداد آزمایشگاه‌هایی که به تولید ماشین‌های هوشمند می‌پردازند، روند صعودی به خود گرفته است و شاهد افزایش سرمایه‌گذاری‌ها در این زمینه هستیم. کارها و پروژه‌های زیادی وجود دارد که می‌توان بر روی آن‌ها کار کرد. علی‌رغم پیشرفت‎های اخیر در هوش مصنوعی و پیش‌بینی‌های گسترده درباره آینده آن، باز هم کارهای زیادی وجود دارند که ماشین‌ها قادر به انجام‌شان نیستند؛ مثل درک فحوای کلام، استدلال با عقل سلیم و یادگیری مهارت جدید از روی یک یا دو نمونه. اگر قرار باشد نرم‌افزارهای هوش مصنوعی این کارها را انجام دهند، باید خود را به سطحی نزدیک با هوشِ چندمنظوره، وفق‌پذیر و خلاق انسان برسانند. یکی از پیشروان یادگیری عمیق به نام «گئوف هینتون» از شرکت گوگل ادعا می‌کند پیشرفت در این چالش بزرگ نیازمند تجدیدنظر درباره برخی از اصول این حوزه می‌باشد.
با قدرتمندتر شدنِ سیستم‌های هوش مصنوعی، باید شاهد انجام تحقیقات و بررسی‎‌های بیشتر بر روی آن‌ها باشیم. استفاده دولت‌ها از نرم‌افزارها در حوزه‌هایی نظیر جرم‌شناسی معمولاً با خطا و نقص همراه است. هوش مصنوعی قدرتمند قابلیت ایجاد مشکلات بدتری را هم دارد. در مواردی دیده شده که هوش مصنوعی با تعصب با زنان یا سیاه‌پوست‌ها برخورد می‌کند. گروه‌های مدنی و حتی خود صنعت فن‌آوری در حال بررسی قوانین و دستورالعمل‌هایی در خصوص ایمنی و اخلاق هوش مصنوعی هستند. ما برای اینکه از منافع ماشین‌های هوشمند بهره‌مند شویم، باید اطلاعات بیشتری درباره آن‌ها کسب کرده و عملکرد هوشمندانه‌ای در برخورد با آن‌ها داشته باشیم.

آیا ما آماده برخورد صمیمانه با اندرویدها هستیم؟

اگر ماشین‌های مصنوعیِ ساخته انسان درست مانند ما انسان‌ها رفتار کنند و شکل و شمایل‌شان هم شبیه ما باشد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ «هیروشی ایشی گورو» با به‌کارگیری مهندسی معکوس در نظر دارد اندرویدهایی بسازد تا چگونگی شکل‌گیری روابط را یاد بگیرد. تحقیقات او می‌تواند برای ما پیش‌نمایشی از آن دسته مسائلی را که با تکامل علم رباتیک و هوش مصنوعی با آنها روبرو خواهیم شد، فراهم کند. محدودیت‌های هوش مصنوعی می‌تواند مانند قابلیت‌هایش حائز اهمیت باشد.
علی‌رغم پیشرفت‌هایی که در سال‌های اخیر در تشخیص عکس به‌دست آمده، WIRED دریافت که شرکت گوگل به الگوریتم‌های خود برای عدم ادغام میمون‌ها و انسان سیاه‌پوست اطمینان ندارد. با توجه به اینکه شرکت‌ها و دولت‌ها با آغوش باز به استقبالِ هوش مصنوعی قدرتمند می‌روند، محققان با یک سری پرسش‌های اخلاقی در خصوص سیستم‌های هوش مصنوعی و چگونگی استفاده از آن‌ها مواجه‌اند.

منبع: hooshio.com

ai-admin بازدید : 93 چهارشنبه 29 مرداد 1399 نظرات (0)

 

هوش مصنوعی Suphx مایکروسافت می‌تواند بازیکنان حرفه‌ا‌ی ماژونگ را پس از ۵۰۰۰ بازی شکست دهد.

 

به لطف پیشرفت‌های الگوریتمی و قدرت محاسباتی ارزان خصوصا در گجت‌های همراه، هوش مصنوعی اکنون به یک قهرمان شکست‌ناپذیر در بازی‌هایی همچون شطرنج، تخته چینی Go، بازی Montezuma’s Revenge و غیره تبدیل شده است. حال در پی پیروزی‌های مکرر ماشین بر انسان در این بازی‌ها، مایکروسافت از یک سیستم هوش مصنوعی موسوم به Suphx خبر داده که به نظر توانایی شکست قهرمانان بازی ماژونگ را دارد!

“از زمانی که محققان مطالعه هوش مصنوعی را آغاز کردند، تلاش‌های زیادی برای ساخت یک ماشین با توانایی انجام بازی‌های مختلف شده است”. این نقل قول دکتر هسایو ووئن هان، مدیریت واحد تحقیق و توسعه مایکروسافت در آسیا است. به گفته او، ماژونگ یک بازی تخته‌ای سخت نسبت به بازی‌های دیگر است، بنابر این توانایی بازی کردن آن هم یک نوع هنر به شمار می‌آید و هم علم. یک بازیکن حرفه‌ای ماژونگ به ترکیبی از مهارت‌های مشاهده، شهود، راهبرد، محاسبه و شانس تکیه می‌کنند؛ مواردی که هوش مصنوعی درآنها با چالش‌های متعددی رو به رو است.

به گفته دکتر هان و همکاران او، ماژونگ مثل نوعی بازی اطلاعات ناقص است؛ یعنی که درطول بازی، برخی از فاکتورها برای بازیکن همچنان ناشناخته هستند. برای نمونه، بازیکن ماژونگ باید پازل‌های دیده نشده حریف را در نظر گرفته و با توجه به وضعیت موجود، تصمیم‌گیری کنند. برای غلبه بر این مشکل، محققان از هزاران بازیکن Tenhou (یک پلتفرم رقابتی آنلاین ماژونگ با بیش از ۳۰۰ هزار کاربر) درخواست کردند تا با سیستم هوش مصنوعی Suphx بازی کنند تا این سیستم بتواند به طور خودکار، استراتژی‌های متداول این بازی را یاد بگیرد. بعد از این اقدام، Suphx توانست به سرعت سبک بازی کردن خود را توسعه داده و تعادلی میان حرکات حمله و دفاع ایجاد کند.

پس از انجام ۵۰۰۰ بازی در بازه زمانی چهار ماهه، Suphx به سطح فوق پیشرفته رسیده و اخیراً به نخستین سیستم هوش مصنوعی تبدیل شده که توانسته با رتبه دهم Tenhou به رقابت می‌پردازد؛ کاری که تا به حال فقط ۱۸۰ انسان موفق به انجام آن شده‌اند. همه اینها خبر از پیروزی سیستم هوش مصنوعی Suphx مایکروسافت می‌دهند، اما بد نیست بدانید که موفقیت ربات‌های هوش مصنوعی به همینجا ختم نمیشود؛ ربات Dota2 متعلق به Open AI موفق به شکست ۹۹.۴ درصد از بازیکنان در رقابتهای آزاد شده بود. هوش مصنوعی Alpha Star متعلق به DeepMind نیز پیش از این، بازیکنان حرفهای StarCraft II را از پیش رو برداشته بود و در اوایل ماه جاری، هوش مصنوعی Honor Of Kings متعلق به Tencen تیمی از بازیکنان حرفها‌ی را شکست داد. درنهایت مرکز تحقیقات هوش مصنوعی فیسبوک و دانشگاه کارنگی ملون در ماه جولای، Pluribus را معرفی کردند، یک سیستم هوش مصنوعی که پوکر بازی می‌کند و ادعای فیس‌بوک، می‌تواند ۱۵ بازیکن برتر پوکر در تگزاس را شکست دهد.

این پیشرفت‌ها لزوما محدود به بهبود طراحی بازی‌ها نمی‌شوند، بلکه در حقیقت به ما یادآوری می‌کنند که شاید پیشرفت این سیستم‌ها روزی منجر به تشخیص بیماری‌ها، پیش‌بینی ساختارهای پروتئینی پیچیده و بررسی سیتی اسکن منجر گردد. دمیس هاسابیس، یکی از بنیان‌گذاران DeepMind متعلق به شرکت Alphabet در مصاحبه‌ای گفت: «دلیل اینکه ما خودمان و همه این بازی‌ها را می‌آزماییم این است که میت‌وان از این روش برای توسعه الگوریتم‌ها استفاده کرد. ما در حال ساخت الگوریتم‌هایی هستیم که در دنیای حقیقی کاربرد داشته و می‌توان از آن‌ها برای حل مسائل چالش‌برانگیز استفاده نمود.» هوش مصنوعی امروزه برای طراحی چنین بازی‌هایی استفاده شده، اما این اتفاق سرآغازی برای پیشرفت‌های هوش مصنوعی در آینده خواهد بود.

منبع: hooshio.com

ai-admin بازدید : 191 چهارشنبه 29 مرداد 1399 نظرات (0)

استارتاپ هوش مصنوعی Tractable در صنعت بیمه

استارتاپ هوش مصنوعی Tractable قادر است میزان آسیب خسارات را در عرض چند دقیقه برآورد کند و هزینه تعمیرات را تخمین بزند. در نتیجه برگشت مطالبات بیمه‌شدگان سریع‌تر انجام می‌شود و زندگی آن‌ها زودتر به روال عادی بر می‌گردد.

معرفی استارتاپ هوش مصنوعی Tractable

Tractable یک استارتاپ هوش مصنوعی در حوزه بینایی ماشین و یادگیری عمیق است. این شرکت با توسعه محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی به شرکت های فعال در زمینه بیمه خدمات ارائه می دهد.
با استفاده از تکنولوژی یادگیری عمیق نظارتی و یادگیری نیمه‌نظارتی و دیتاست حاوی میلیون‌ها عکس از تصادفات و سوانح گوناگون، Tractable توانسته است ارزیابی میزان خسارات وارده به اموال مسکونی و کشاورزی و همچنین وسایل نقلیه در تصادفات رانندگی را کاملا اتوماتیک، بدون نیاز به کارشناس و تنها در عرض چند دقیقه انجام دهد.
لذا به کمک هوش مصنوعی، عمل ارزیابی سریع‌تر، ارزان‌تر و دقیق‌تر انجام شده و مطالبات مردمی که روزانه درگیر این مشکلات هستند بسیار سریعتر به آن‌ها برگردانده می‌شود.

ارزشهای پیشنهادی Tractable

این استارتاپ هوش مصنوعی، ارزش پیشنهادی خود را ببهبود سریع‌تر زندگی مردم آسیب دیده از تصادفات و بلایا عنوان کرده است. سالانه میلیون نفر در سراسر جهان از بلایای طبیعی و تصادفات متضرر و آسیب دیده می‌شوند. حداقل کاری که در این حالت برای این افراد می‌توان انجام داد برگشت سریع مطالبات آن‌ها از شرکت‌های بیمه است که بتوان سریع‌تر آن‌ها را به روال عادی زندگی برگرداند.

در کنار این‌ها ارزیابی سریع و دقیق بدون مداخله نیروی انسانی از دیگر ارزش‌های پیشنهادی این استارتاپ هوش مصنوعی است.

مدل کسب و کار، نحوه کسب درآمد و مشتریان Tractable

از آن‌جا که بیمه صنعتی کاملا رقابتی است بکارگیری هر تکنولوژی که بتواند در کاهش هزینه‌ها و تسریع فرآیند مطالبات ایفای نقش کند جزو مزیت‌های رقابتی این صنعت محسوب می‌شود. مفهوماِی پی آی باز، چندین سال است که موجب تحول در صنایع مالی، بورس و بیمه در سراسر دنیا شده است. این APIها بر بستر ابر پیاده‌سازی شده‌اند و به راحتی با سیستم‌های مدیریت مطالبات ادغام می‌شوند. با توسعه این مدل توسعه دهندگان می‌توانند API های خود را در اختیار سایر کسب‌وکارها قرار دهند. Tractable به عنوان استارتاپ توسعه دهنده سرویس‌های هوش مصنوعی خدمات خود را بصورت API در اختیار شرکت‌های بیمه‌ای، تعمیرکاران و یا شرکت‌های کرایه اتومبیل به‌منظور ارزیابی میزان خسارات وارده و تخمین هزینه‌ها قرار می‌دهند. نحوه کسب درآمد در Tractable پرداخت به ازای استفاده است که همین امر موجب کاهش هزینه‌ها می‌شود.

خدمات استارتاپ هوش مصنوعی Tractable

۱. تشخیص میزان خسارات وارده به اتومبیل ها از طریق هوش مصنوعی

در هر تصادف رانندگی، پای بیمه به حادثه باز می‌شود. کارشناس ارزیابی به محل مراجعه و میزان خسارات وارده به ماشین را ارزیابی می‌کنند. فکر می‌کنید در شیوه سنتی و در شهری پر ترافیک مثل تهران خودمان و یا نیویورک آن‌ها رسیدن کارشناس به محل حادثه چقدر طول می‌کشد؟!!استارتاپ هوش مصنوعی
هوش مصنوعی Tractable با یک دیتاست حاوی میلیون‌ها عکس از تصادفات رانندگی آموزش دیده است و با دقتی بسیار نزدیک به دقت انسان می‌تواند میزان خسارات وارده را ارزیابی نماید و هزینه تعمیرات را بدون مداخله نیروی انسانی تخمین بزند.
کارشناسان این شرکت ادعا می‌کنند با این کار سرعت کار ارزیابی و استرداد وجه از بیمه به مردم ۱۰ برابر شده و میزان خطاهای انسانی جهت ارزیابی و تخمین هزینه‌ها کاهش می‌یابد. این سرویس برای هر وسیله نقلیه‌ای در هر جا قابل استفاده است.

۲. تشخیص میزان خسارات بلای طبیعی از طریق هوش مصنوعیاستارتاپ هوش مصنوعی

بلایای طبیعی حتی اگر جانمان را نگیرند، ممکن است آسیب‌هایی به خانه‌ها و یا مزارع کشاورزی وارد کنند و زندگی ما را دچار تحت تاثیر قرار می‌دهند. سالانه میلیون نفر در سراسر دنیا  حدود ۱ تریلیون دلار خسارت متحمل می‌شوند.
در این مواقع ارزیابی سریع خسارات و تخمین هزینه از طریق هوش مصنوعی Tractable قابل انجام است. در این حالت تصاویر از طریق ماهواره، پهبادها و گوشی‌های هوشمندی به صورت کلی و همه جانبه گرفته می‌شود.

۳. تشخیص اشیای موجود در صحنه از طریق هوش مصنوعیاستارتاپ هوش مصنوعی

هوش مصنوعی در Tractable این قابلیت را دارد که اشیای موجود در عکس را تشخیص دهد. این سرویس تشخیص اشیاء   می‌تواند صنایعی را که به تحلیل تصاویر متکی هستند متحول کند.

کافی ست کاربر عکسی از محل خسارات، یا تصویری هوایی از اموال مسکونی و کشاورزی را در پلتفرم مربوطه بارگذاری کند، هوش مصنوعی میزان خسارت را برآورد و هزینه تعمیرات را تخمین می‌زند و پاسخ را در عرض چند دقیقه ارسال می‌کند.

نکته جالب اینکه این سرویس ضریب اطمینانی از برآورد و تخمین انجام شده خود به کاربر ارائه می‌کند. در صورتی که این ضریب اطمینان پایین باشد، سیستم از کاربر نمونه عکس‌های بیشتری از محل خسارت با زوایای مختلف درخواست می‌کند تا ارزیابی به بالاترین سطح اطمینان برای تصمیم‌گیری برسد.

جذب سرمایه در استارتاپ هوش مصنوعی Tractable

این شرکت در سال ۲۰۱۴ تاسیس شد و به سرعت توانست نظر سرمایه‌گذاران را به خود جلب کند. تاکنون با جذب سرمایه‌ای نزدیک به ۶۰ میلیون دلار، این شرکت در سه قاره توسعه یافته است و هم اکنون بیش از ۱۰۰ پرسنل در شهرهای لندن، نیویورک، توکیو، مادرید، پاریس و مونیخ دارد.

منبع: hooshio.com

ai-admin بازدید : 81 چهارشنبه 29 مرداد 1399 نظرات (0)

اولین ربات وکیل و طلاقی که منجر به تولد آن شد

داستان از جایی شروع شد که پدر و مادر آندرو آرودا تصمیم به جدایی از همدیگر گرفتند. آندرو پس از مشاهده‌ی روند پیچیده و گران‌قیمت طلاق تحقیقاتی را انجام داد که منجر به راه اندازی ROSS یعنی اولین ربات وکیل شد. راس محصولات مبتنی بر هوش مصنوعی را برای افزایش توانایی‌های شناختی وکلا ایجاد می‌کند. اعضای تیم استارتاپ راس را مهندسان کامیپیوتر و هوش مصنوعی ، طراحان و وکلایی تشکیل می‌دهند که با استفاده از پیشرفته‌ترین فناوری‌ها به دنبال حل مشکلات قانونی هستند. آنها می‌خواهند به وکلا کمک کنند تا زمان زیادی را که برای رسیدگی به یک پرونده نیاز است کاهش دهند.

چه کسانی راس را تاسیس کردند؟

استارتاپ راس در سال ۲۰۱۴ و توسط آندرو آرودا و جیمو اوبیاگله تاسیس شد. آندرو آرودا در حال حاضر مدیر عامل راس است. او همچنین یک سخنران برجسته بین المللی درباره هوش مصنوعی و برپایی عدالت است که از فارغ التحصیلان رشته حقوق دانشگاه ساسکاچوان کانادا به شمار می‌رود. آرودا در سال ۲۰۱۷ در فهرست سی زیرِ سی مجله فوربس قرار گرفت. این فهرست به معرفی سی نفر از افراد زیر سی سال می‌پردازد که در ۱۵ حوزه مختلف به موفقیت برجسته‌ای نائل شده‌اند.
جیمو اوبیاگله هم‌بنیانگذار و مدیر ارشد فناوری راس است. او درباره هوش مصنوعی و تجارت به سخنرانی می‌پردازد و یکی از متخصصین هوش مصنوعی دانشگاه تورنتو است، دانشگاهی که از پیشگامان هوش مصنوعی در جهان است. راس در حال حاضر دو مرکز در سان فرانسیسکو و تورنتو دارد.

اولین ربات وکیل چگونه کار می کند؟

این ربات وکیل از فناوری ابررایانه واتسون آی‌بی‌ام و پردازش زبان طبیعی برای جستجوی و تهیه اطلاعات حقوقی از استنادهایی که به پرونده‌ها صورت گرفته تا خلاصه‌های قانونی استفاده می‌کند. دیتابیس راس شامل بسیاری از پرونده‌های قضایی منتشر شده و یا منتشر نشده در سطح ایالتی و فدرال کشور آمریکا است که قدمت برخی از این پرونده ها بیش از ۱۰۰ سال است. از آنجایی که راس یک ابزار جستجوی پیشرفته است به عنوان یک منبع اطلاعاتی قوی از طرق مختلف به وکلا کمک می‌کند.

 

چه چیزی راس را متمایز کرده است؟

اولین ربات وکیل

راس چه ویژگی‌هایی دارد؟

این ربات وکیل به هزاران وکیل دادگستری که در طیف گسترده ای از شرکت ها و در همه زمینه های حقوقی فعالیت می‌کنند ، خدمات ارائه می‌دهد. البته این خدمات محدود به وکلا نیست و همه می‌توانند از این اطلاعات بهره‌مند شوند. نگاهی بیاندازیم به ویژگی‌ها و خدماتی که راس ارائه می‌دهد:

۱- جستجوی معنایی مبتنی بر سوال

با استفاده از این ویژگی می‌توانید سوال حقوقی خود را به همان شکلی که از همکاران خود می پرسید مطرح کنید و راس بهترین پاسخ را به سوال شما می دهد. هوش مصنوعی راس با بهره‌گیری از جستجوی پیشرفته توانایی درک و شناخت اصطلاحات حقوقی موجود در سوال را دارد و متون حاوی این اصطلاحات را به کاربر نشان می‌دهد.

۲- مشابهت‌یابی متون

بررسی پرونده‌های قضایی و حقوقی مشابه، به وکلا کمک می‌کند از استدلال های انجام شده در آنها بهره ببرند تا بتوانند موضع قوی‌تر و مستدل‌تری در دادگاه داشته باشند . با استفاده از این ویژگی راس، وکلا می‌توانند تمامی موضوعات مشابه با کیس مورد نظر خود را بر اساس ایالت و تاریخ بررسی کنند. راس از وکلا به عنوان کاربران می‌خواهد از هیچ تلاشی برای دفاع از موکلان خود فروگذاری نکنند.

۳- تجزیه و تحلیل اسناد

تحلیل اسناد و پرونده های گذشته امکانی‌ست که راس در اختیار وکلا قرار می‌دهد و به آن ها می‌گوید که کدام استدلال از نظر دادگاه تایید شده و یا کدام یک نقض شده و مورد تردید قرار گرفته است . با این کار وکلا می‌توانند با آمادگی هرچه بیشتر برای ارائه استدلال های قوی در دادگاه حاضر شوند.

۴- بررسی اجمالی متمرکز بر سوال

اگر فرصت زیادی برای بررسی پرونده‌های مختلف ندارید با استفاده از این ویژگی قادر خواهید بود با مطرح کردن سوال خود یک راست به سراغ موضوع موردنظرتان بروید. در این دیتابیس گزینه‌ای به نام بررسی اجمالی پرونده وجود دارد. با کلیک روی این گزینه کادری باز می‌شود و به شما این امکان را می‌دهد تا سوال خود را در آنجا وارد کنید و متن برجسته شده را به عنوان پاسخ مشاهده نمایید.

۵- تفسیرها و مباحث پرونده

مشاهده پرونده‌های مشابه و مطالعه تفسیرهای مختلفی که از آنها شده است گره‌گشای خوبی برای وکلا است. راس به شما این امکان را می‌دهد تا به سرعت پرونده‌هایی را که نقض شده‌اند یا به آن ها ایراد وارد شده است بیابید.

در حال حاضر راس دسترسی ۱۴ روزه‌ی رایگان را در اختیار وکلا قرار می‌دهد و پس از آن افراد می‌توانند با پرداخت ماهانه ۸۹ دلار به طور دائمی از خدمات این استارتاپ استفاده کنند.

 

وکلا در مورد راس چه می گویند؟

اولین ربات وکیل

بسیاری از وکلا و شرکت‌های بزرگ در حال حاضر از خدمات این ربات وکیل استفاده می‌کنند. شرکت حقوقی Baker & Hostetler از اولین مشتریان راس بود که از این ابزار هوش مصنوعی به عنوان دستیاری برای کمک به وکلایش در بخش پرونده‌های مالی و ورشکستگی استفاده کرد.

همچنین درمن مور دستیار و شاغل در شرکت تامپسون کوبرن می‌گوید:

راس کاری کرده است تا دیگر مجبور نباشید در تاریکی شلیک کنید و سپس به دنبال شکار بگردید.” این جمله اشاره‌ای است به فرایند سخت و پیچیده‌ی جستجوی هزاران پرونده حقوقی

آینده‌ی راس

آروودا معتقد است که فناوری این پتانسیل را دارد تا دسترسی افراد به خدمات حقوقی را بسیار بیشتر کند.کاربردی که هم‌اکنون استارتاپ راس دارد کمک به وکلا برای استفاده‌ی بهینه از زمان است، آن هم در شغلی که که ارزش زمان با پول برابری می‌کند. او در این رابطه می‌گوید:

تحقیقات ۲۰ در صد از زمان یک وکیل را به خود اختصاص می دهد. ما می توانیم این زمان را از چندین ساعت به چند دقیقه کاهش دهیم، چه بسا به چند ثانیه.

به کارگیری هوش مصنوعی در موسسات حقوقی یک روند آهسته و مرحله‌ای خواهد بود. اگرچه فناوری پردازش زبان طبیعی در اسکن و پیش‌بینی اینکه چه اسنادی برای یک پرونده مرتبط خواهد بود مفید است، با این حال سایر وظایف وکلا، مانند مشاوره با مشتری، نوشتن خلاصه نامه‌های حقوقی، مذاکره و حضور در دادگاه کار ربات‌ها نیست. به عبارت دیگر یک روبات نمی‌تواند جایگزین وکلا شود، حداقل نه به این زودی. اما اگر یک وکیل هستید بعید نیست در آینده ای نزدیک علاوه بر قانع کردن دادگاه مجبور شوید مراجعان خود را نیز متقاعد کنید که کار شما بهتر از اولین ربات وکیل است.

منبع: hooshio.com

ai-admin بازدید : 301 چهارشنبه 29 مرداد 1399 نظرات (0)

 

اینکه جنگ بر سرِ جنگ بر سرِ آینده فناوری از دید کارشناسان هوش مصنوعی چیست و به کجا خواهد رسید سال‌هاست که از چالش‌های همیشگی کارشناسان هوش مصنوعی بوده است. هوش مصنوعی از دهه ۱۹۵۰ میلادی با فراز و نشیب‌های فراوانی روبه‌رو بوده است.

اگرچه در سال‌های اخیر و به لطف یادگیری عمیق در حوزه هوش مصنوعی، پیشرفت‌های قابل‌توجهی حاصل شده، اما هوش مصنوعی کماکان در برابر حملات، از خود آسیب‌پذیری نشان داده و توانایی سازگاری با محیط‌های در حال تغییر را ندارد. تمامی این چالش‌ها و مشکلات، باعث عدم اطمینان کامل به فناوری هوش مصنوعی شده و ظرفیت آن را برای به‌کارگیری سودمندانه در جامعه محدودتر کرده است.
در ۲۶ مارس ۲۰۲۰ و در مدت رویداد سالیانۀ «EmTech»در حوزه دیجیتال، دو شخصیت برجسته حوزه هوش مصنوعی درباره چالش‌های پیش رو و یافتن راهکاری مناسب برای فائق آمدن بر این مشکلات به بحث و تبادل نظر پرداختند.
«گری مارکوس» استاد بازنشستۀ دانشگاه نیویورک و بنیان‌گذار و مدیر عامل «Robust.AI» یکی از منتقدان مشهور یادگیری عمیق است. وی در کتاب خود تحت عنوان «Rebooting AI» که سال گذشته به چاپ رسید، اظهار داشت که معایب هوش مصنوعی ریشه در این روش دارد. بنابراین، او مدعی شده که محققان باید فراتر از یادگیری عمیق گام برداشته و آن را با سیستم‌های هوش مصنوعیِ نمادین یا کلاسیک ادغام نمایند؛ سیستم‌هایی که دانش را رمزگذاری کرده و از قابلیت استدلال برخوردار هستند.
«دنی لانج» نایب رئیس حوزه هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی در «Unity» از یادگیری عمیق طرفداری می‌کند. وی تا کنون به عنوان مدیر یادگیری ماشینی در شرکت تاکسی‌رانی اینترنتی «Uber»، مدیر کل یادگیری ماشینی آمازون و یکی از کارشناسان این حوزه در شرکت مایکروسافت سابقه فعالیت داشته است و در طول فعالیت چندساله خود، همواره از قابلیت‌های نویدبخش هوش مصنوعی صحبت کرده است. او هم‌اکنون در «Unity» مشغول به همکاری با آزمایشگاه‌هایی نظیر «DeepMind» و «OpenAI» است. هدف از این همکاری، کمک به ساخت محیط‌های آموزشی مجازی است که در آن الگوریتم‌ها بتوانند درکی از جهان حقیقی یاد بگیرند.
درطول این رویداد، هریک از سخنران برای مدتی کوتاه، سخنرانی کوتاهی را ارائه داده و برای برگزاری بحث و گفتگو در این حوزه، گردهم می‌آمدند. مخالفت‌هایی که درطول این گردهمایی مطرح شد، بازتاب‌دهندۀ چالش‌ها و دیدگاه‌های متفاوت در حوزه هوش مصنوعی و نحوه شکل گرفتن این تکنولوژی به لطف تنوع و گستردگی ایده‌های تازه است. با توجه به تمامی این صحبت‌ها و گفتگو‌ها، می‌توان به وضوح دید که قاطعیت چندانی در حوزه گام بزرگ بعدی فناوری هوش مصنوعی وجود ندارد و ممکن است شاهد تغییراتی باشیم که پیش از این، انتظار آن را نداشتیم.
در زیر خلاصه‌ای از این بحث را می‌خوانید.

گری، تو با تکیه بر تخصص خودت در علوم اعصاب و روان‌شناسی، سعی کردی به این مسئله پاسخ بدهی که هم‌اکنون هوش مصنوعی با چه چالش‌هایی دست‌و‌پنجه نرم می‌کند. از نگاه تو، چه عاملی هوش مصنوعیِ کلاسیک را به سیستمی مناسب برای ادغام با یادگیری عمیق تبدیل می‌کند؟

گری مارکوس: اولیه نکته‌ای که باید به آن اشاره کنم این است که ما احتمالاً به یک سری سیستم‌های ترکیبی نیاز خواهیم داشت که بسیار پیچیده‌تر از یادگیری عمیق و هوش مصنوعی کلاسیک هستند. البته چیزهای دیگری هم شاید وجود داشته باشد که حتی خواب‌شان را هم ندیده‌ایم! به همین خاطر باید با نگرشی باز و پذیرا به جنگ بر سرِ آینده فناوری نگاه کنیم.
چرا باید هوش مصنوعی کلاسیک را به این ترکیب اضافه کرد؟ خب، استدلال‌های مختلف ما همگی بر پایه دانش‌مان در جهان استوار است؛ یادگیری عمیق این مورد را بازتاب نمی‌دهد. هیچ روشی در این سیستم‌ها وجود ندارد که بتوان به آنها نشان داد توپ یا بطری چیست و این‌ها چه تاثیری روی همدیگر می‌گذارند. بنابراین نتایج خوب و امیدبخش‌ به نظر می‌رسند، اما قابلیت تعمیم آنها خیلی کم است.
هوش مصنوعی کلاسیک می‌تواند یک جمله را به بخش‌های معنایی مختلف تجزیه کند، یا دانشی درباره اتفاقات جهان بدست آورده و بر اساس آنها استنتاج نماید. البته هوش مصنوعی کلاسیک مشکلات خودش را هم دارد: برای مثال، معمولا فاقد پوشش کافی است چرا که بخش اعظم آن به صورت دست‌نوشته است، اما حداقل در تئوری، این تنها روش برای تولید سیستم‌هایی است که توانایی انجام کارهایی مثل استنتاج منطقی و استقراء در دانش انتزاعی را دارند. البته کماکان بدین معنا نیست که استدلال‌های آن کاملا صحیح‌اند، اما در حال حاضر بهترین ابزاری است که در اختیار داریم.
همچنین شواهد و مدارک روان‌شناسی موجود، گویای آن است که افراد تا حدودی قادر به نمایش نمادین هستند. من قبلاً با آزمایش‌هایی که بر روی کودکان هفت‌ماهه انجام دادم، به این نتیجه رسیدم که کودکان توان تعمیم دادن دانش نمادین را دارند. بنابراین اگر یک کودک هفت‌ماهه قادر به انجام چنین کاری باشد، چرا همچنان به دنبال ساخت سیستم هوش مصنوعی بدون سازوکارهایی هستیم که کودکان از آن برخوردارند؟

آیا تابه‌حال محققان موفق شده‌اند در پروژه‌های خود یادگیری عمیق و هوش مصنوعی را به شیوه‌ای نویدبخش ادغام کنند؟

گری مارکوس: من در مقاله‌ای با عنوان «دهه بعدی در هوش مصنوعی» به ۲۰ پروژۀ اخیر اشاره کردم که استفاده از مدل‌های ترکیبی را در دستور کارشان قرار داده بودند که در این مدل‌ها، سطحی مشخص از یادگیری عمیق و دانش نمادین به کار گرفته شده است. یک مثال که همه با آن آشنا هستند، جستجوی گوگل است. وقتی در یک موتور جستجو تایپ می‌کنید، هوش مصنوعی کلاسیک سعی می‌کند تا واژگان را ابهام‌زدایی کند. مثلا وقتی که از «پاریس» حرف می‌زنید، هوش مصنوعی به دنبال پی بردن به این مسئله است که آیا منظورتان پاریس هیلتون است یا پاریسِ فرانسه. در این راستا، از نمودار دانش گوگل استفاده می‌شود. سپس از یادگیری عمیق برای انجام برخی کارهای دیگر استفاده می‌کند؛ مثل یافتن مترادف‌ها با استفاده از مدل « BERT». البته جستجوی گوگل، آن هوش مصنوعیِ ایده آل که به دنبالش هستیم نیست، اما جستجوی گوگل این گواهی را به ما می‌دهد که باید به تلاش خود‌ ادامه داده و رویای‌مان را در این حوزه تحقق ببخشیم.

دنی، آیا موافق هستی که باید از این مدل‌های ترکیبی استفاده کنیم؟

دنی لانج: خیر، من موافق نیستم. مشکل من با هوش مصنوعی نمادین اینجاست که این فناوری می‌خواهد بطور جامع از مغز انسان تقلید کند. این اقدام مرا به یاد قرن ۱۸ می‌اندازد، دورانی که اگر به دنبال حمل‌و‌نقل سریع بودید، اقدام به ساخت اسب مکانیکی می‎‌کردید؛ به جای اینکه موتور احتراق را اختراع کنید. بنابراین، من درباره تلاش برای حل هوش مصنوعی با تقلید از مغز انسان خیلی تردید دارم.
یادگیری عمیق لزوما یک راهکار جادویی نیست، اما اگر داده‌های کافی در اختیار یادگیری عمیق قرار دهیم و از ساختار شبکه عصبی مناسبی بهره‌مند باشیم، یادگیری عمیق قادر به یادگیری آن دسته از مفاهیم انتزاعی خواهد بود که ما انسان‌ها از تفسیر آن مفاهیم عاجز هستیم. این کار می‌تواند کارآیی سیستم را برای حل طیف وسیعی از کارها افزایش دهد.
به نظر می‌رسد شما دیدگاه‌های کاملا مخالفی درباره اهداف هوش مصنوعی دارید.

گری مارکوس: من در ماه دسامبر ۲۰۱۹ با «یوشوآ بنجیو» گفت‌وگویی داشتم. بجیو گفت که تنها نقش مثبت یادگیری عمیق این است که بنیان آن روی عصب‌شناختی استوار باشد. من دیدگاه‌های کاملاً مخالفی در خصوص یادگیری عمیق شنیده‎‌ام. این موضوع کمی عجیب است و به نظر من نباید این گفته‌ها را زیاد جدی بگیریم. در عوض، باید این پرسش مطرح کنیم: «آیا نمادها می‌توانند به ما کمک کنند؟» بله، بی‌تردید. تقریباً تمامی نرم‌افزارهای جهان بر اساس نمادها ساخته شده‌اند. شاید پرسش بعدی‌تان این باشد: «از دید تجربی، آیا یادگیری عمیق همان کاری را انجام می‌دهد که ما انتظار انجامش را داریم؟» مشکل اینجاست که یادگیری عمیق عاری از مدل است.

دلیل اصرار ما بر تجدید نظر در خصوص قابلیت‌های انسان این است که انسان می‌تواند برخی از کارها را خیلی بهتر از سیستم‌های یادگیری عمیق انجام دهد. البته نباید این‌طور برداشت کرد که انسان‌ها سرانجام به عنوان مدل مناسب مورد استفاده قرار خواهند گرفت، در واقع ما به دنبال ساخت سیستم‌هایی هستیم که ترکیبی از ویژگی‌های رایانه‌ و انسان را داشته باشند، اما از آنجایی که انسان تنها مدل یک سیستم است که می‌تواند درک عمیقی از موضوعی خاص داشته باشد، باید این مدل را جدی گرفت.

دنی لانج: پس مثالی که در آن گفته می‌شود زبان‌های برنامه‌نویسیِ جهان نمادین هستند، واقعیت دارد زیرا هدف از طراحی آنها، تحقق بخشیدن به افکار و ایده‌های انسان است. یادگیری عمیق نسخه کپی از مغز انسان نیست. شاید بتوان گفت که یادگیری عمیق از سیستم عصبی الهام گرفته شده است، اما این یک نرم‌افزار است. ما در حال حاضر موفق به رمزگشایی ابعاد ژرف بحث یادگیری عمیق نشده‌ایم. ما حجم محدودی از داده‌های آموزشی در اختیار داریم. ساختارهای قابل‌دسترس ما نیز محدود هستند. افزایش قدرت محاسباتی یکی از نیازهای مبرم ماست. اما نباید این نکته کلیدی را فراموش کرد که یادگیری عمیق، مفهوم و ویژگی‌ها را فرامی‌گیرد. این کار، دستکاری شده و مهندسیِ شده بدست انسان نیست. فکر می‌کنم تفاوت بزرگ میان روشِ گری و روش من این است که آیا مهندسان عامل «هوش» را در سیستم تعبیه می‌کنند یا سیستم خودش به یادگیری «هوش» خواهد پرداخت.

دنی، تو اشاره کردی که یادگیری عمیق به دلیل محدودیت داده‌ای و محاسباتی قادر نیست ظرفیت‌های خود را به طور کامل نشان دهد. با توجه به اینکه یادگیری عمیق خیلی ناکارآمد است، بهتر نیست روش‌های جدیدی توسعه پیدا کنند؟ ما برای رمزگشایی و استفاده از قابلیت‌های جدید یادگیری عمیق، مجبور به افزایش چشمگیرِ محاسبات بودیم.

دنی لانج: یکی از مشکلات اصلی یادگیری عمیق، توسعه آن برپایه یک نوعی روش کلاسیک است؛ یعنی ما یک مجموعه‌داده آموزشی بزرگ را ایجاد کرده و سپس آن را وارد سیستم می‌کنیم. یکی از چیزهایی که می‌تواند یادگیری عمیق را بهبود ببخشد، برخورداری از یک فرآیند یادگیری فعال است. بر این اساس شبکه آموزش داده شده تا داده‌های آموزشی بهینه‌سازی شوند و دیگر مجبور به افزودن مقادیر عظیمی داده به شبکه نیستیم تا فرایند یادگیری را بهبود پیدا کند؛ شما می‌توانید به طور پیوسته، داده‌های آموزشی خود را برای رسیدن به یک نقطه مشخص بکار بگیرید.

گری، تو به آسیب‌پذیر بودنِ یادگیری عمیق در برابر بایاس (سوگیری) و حملات خصمانه اشاره کردی. دنی، تو گفتی که داده‌های مصنوعی راه‌حل مناسبی برای این مشکل است زیرا هیچ نوع سوگیری در کار نیست و افزون براین، امکان انجام میلیون‌ها شبیه‌سازی وجود دارد که مصون از این حملات خصمانه هستند. پاسخ شما به این مسائل چیست؟

گری مارکوس: داده کماکان نمی‌تواند به تنهایی یک راه‌حل قلمداد شود. داده‌های مصنوعی این قابلیت را ندارند که در مواردی همچون اعطای وام یا مصاحبه‌های شغلی، جلوی سوگیری را بگیرند. مشکل اصلی این است که این سیستم‌ها دچار نوعی از سوگیری می‌شوند که دلایل آن ریشه تاریخی دارد. درحال حاضر عده‌‎ای به جای استفاده‌ از داده‌های مصنوعی، مشغول ساخت سیستم‌هایی هستند که بتواند سوگیری‌های فرهنگی را به خوبی درک کند.
حملات خصمانه مقوله کاملاً متفاوتی هستند. شاید داده‌ها جلوی برخی از این حملات را بگیرند، اما کماکان طیف وسیعی از حملات خصمانه انجام می‌شوند و عملاً امکان پیشگیری از آنها وجود ندارد. سیستم‌هایی که کاملاً داده‌محور هستند، همواره آسیب‌پذیر خواهند بود.

دنی لانج: داده‌های جهان حقیقی سوگیری زیادی دارند. به عنوان مثال، ما در محیط خاصی مثل وسایل نقلیه خودران به گردآوری داده می‌پردازیم و داده‌های ثبت شده از عبور و مرور ۹۰ درصد از بزرگسالان و ۱۰ درصد از کودکان در خیابان‌ها خبر می‌دهند. این توزیع نرمال است، اما سیستم یادگیری ماشینی باید بر اساس تعداد برابری از بزرگسالان و کودکان آموزش داده شود تا به هیچ یک از آن‌ها برخورد نکند. پس اگر جانب احتیاط را رعایت کنیم، می‌توانیم با داده‌های مصنوعی به برقراری تعادل پرداخته و از رخ دادن هرگونه سوگیری اجتناب کنیم. البته این بدان معنا نیست که امکان ایجاد سوگیری جدیدی وجود ندارد، باید مراقب این مسئله باشیم. در ضمن رخ دادن چنین موضوعی می‌تواند نگرانی‌های موجود در حوزه امنیت و حریم خصوصی را نیز کاهش دهد، چرا که در داده‌های آموزشی، هیچ بزرگسال یا کودک واعقی وجود نخواهد داشت. ما به حجم عظیمی از داده‌ها احتیاج خواهیم داشت تا بتوانیم چنین مدل‌های بینایی رایانه‌ای را ایجاد کرده و میزان فریب‌خوردگی‌ آن‌ها را به حداقل برسانیم.

کدام یک از جنبه‌های هوش مصنوعی از دید شما بیشترین جذابیت را دارد و در آینده خبرهای بیشتری از آن خواهیم شنید؟

گری مارکوس: در سال‌های اخیر شاهد جهش قابل‌توجهی به سمت مدل‌های ترکیبی بوده‌ایم. افراد به دنبال کاوش در مسائلی هستند که قبلاً رغبتی به آنها نشان داده نمی‌شد و به نظر من، این اقدام هیجان‌انگیزی است.
دنی لانج: من فکر می‌کنم سیستم‌های چندمدلی درآینده فناوری خبرساز خواهند بود. این سیستم‌ها از چندین مدل مختلف تشکیل یافته‌اند که در حوزه ادراک و رفتار به کار گرفته خواهند شد. به نظر من این سیستم‌ها در حل مسائل پیچیده نقش بزرگی ایفا خواهند کرد.

منبع: hooshio.com

تعداد صفحات : 29

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 287
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 2
  • آی پی دیروز : 28
  • بازدید امروز : 4
  • باردید دیروز : 48
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 3
  • بازدید هفته : 4
  • بازدید ماه : 516
  • بازدید سال : 7,586
  • بازدید کلی : 33,457